نور ، زیبایی و معماری :
نور زيباترين زينت تاج زيبايی است و تأثير مشخص در شناخت هر چيز زيبا دارد.
وجود نور شرط ضروری زیبایی است که اگر در جای مناسب ظاهر شود هر زيبا را زيباتر مي کند.
نقش و اهميت نور در شاخه های مختلف علمی ، هنری و ساير فنون و حرفه ها برکسی پوشيده نيست و يکی از اين شاخه ها معماريست .
زيبايی معماری بيش از هرچيزی از نور کمک می گیرد .
فضای معماري با ادراک بصری ارتباط مستقيم دارد و نور اولين شرط برای هرنوع ادراک بينايی است، ليکن (نور) تنها يک ضرورت فيزيکي نيست .
نور در سايه ها خود را نشان مي دهد و فهم نور و ارزش های آن يکی از بهترين عوامل ايجاد هماهنگي و تناسب و زيباتر جلوه دادن آثار معماري است.
با فهم کاربردي بودن دستيابی به ارزش های تکرارپذير و منجر به زيبايی اين موضوع مي توان به طراحی آثاری نوين در معماری پرداخت، که همچون معماری گذشته به خوبي کار مي کنند و پاسخگوی نيازهاي بصری انسان و زيبايی مي باشند.

نور ، زیبایی و معماری
معماری و نور به همان اندازه به یکدیگر وابسته اند که جسم و روح .
یکی برای زنده بودن و دیگری برای حضور مادی در این جهان به دیگری نیاز دارد و آن هنگام که نور بر جسم فضا جاری می شود هر دو جهان مرئی «وجود» پیدا می کنند .
دانستن روند بهره گیری از نور خورشید به اندازه روند شکل گیری مصالح و یا شکل های مختلف زیربنایی جهت طراحی بسیار الزامی می باشد .
از نور در معماری به چند صورت می توان بهره گرفت :
- انعکاس نور : استفاده از سطوحی که نور را منعکس کرده و به دیگر سطوح می تاباند و به این وسیله نور در فضا امتداد می یابد .
- شکست نور : به کارگیری تمهیداتی برای شکستن نور در سطوح متنوع نمونه ی دیگری از کاربرد نور است .

نمونه شکست نور
یکی از عمده ترین نقش های مقرنس و کاربندی در معماری مسلمانان ، خاصیت شکست نور است .
- تضاد نور و سایه : تضاد شدید در سطوح و فضاهای تاریک و روشن می تواند در بهره گیزی از نور در معماری موثر باشد .
چنانکه بیرکهوف می گوید :
زیبایی نتیجه دو صفت متضاد است که هر دو به یک اندازه ضروری هستند .
تضاد در واقع همان چیزیست که تفاوتها را بوجود می آورد و تمایزها را می پذیرد.
این تمایز است که به پدیده ها حیات می بخشد و همین تفاوت میان تضادهاست که چیزی را می آفریند .